یکنفر اهل منطق به شهری وارد شد و تصمیم گرفت نزد سلمانی برود و سر و صورتش را اصلاح کند. آن شهر دو سلمانی بیشتر نداشت. وقتی مرد بسراغ نخستین سلمانی رفت، او را با سر و صورتی آشفته و پرپشت و موهایی ژولیده و نامرتب و هنگامی که به سراغ دومین سلمانی رفت، او را با موهایی بسیار مرتب و ریشی تراشیده یافت. لذا تصمیم گرفت نزد نخستین سلمانی برود و سر و صورتش را بپیراید. چرا او چنین تصمیمی گرفت؟
//
//
//
//
//
//
//
//
//
//
//
//
//
//
زیرا با نگاه کردن به موهای نخستین سلمانی ، فهیمد او توسط دومین سلمانی که مردی ناشی بوده سلمانی شده است؛ اما سلمانی دوم که موهایی مرتب و منظم داشته، توسط سلمانی اول اصلاح شده است. بنابراین تصمیم گرفت نزد نخستین سلمانی برود و چون شنیده بود سلمانی ها وقتی بیکار می شوند، سر یکدیگر را اصلاح می کنند.
منبع:moammaha.mihanblog.com