ضرب المثل ها ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺩﻡﺍﻧﺪ، ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﭘﺮ ﺟﺎﺫﺑﻪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻗﯿﻞ ﻭ ﻗﺎﻝ ﻭ ﻫﯿﺎﻫﻮﯾﺶ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﺜﻞﻫﺎ ﯾﺎﻓﺖ. ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﻗﻮﺍﻋﺪ ﻭ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﻭ ﺩﯾﻨﯽ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ضرب المثل ها ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ …
ادامه مطلب...بایگانی برچسب: ضرب المثل های فارسی
داستان ضرب المثل هر چه نصیب است همان می دهند
در گذشته مردی برای شکار به همراه دوستش به بیشه ای رفتند و درحالی که با اسسب خود آرام آرام پیشمی رفتند ناگهان صدای عجیبی شنیدند. مرد کمی جلوتر رفت تا ببیند صدای چیست؟ همین که مرد به دنبال منبع صدا می گشت ناگهان شیری به سمت او حمله کرد و به سرعت مرد ر بین دندان هایش گرفت و به سوی بیشه روانه شد.
ادامه مطلب...داستان ضرب المثل یا سخن دانسته گوی ای مرد عاقل یا خموش
در گذشته جوانی جویای نام زندگی می کرد. جوان که بسیار دوست می داشت نام و آوازه اش همه جا بپیچد و همه او را بشناسند، در هرجا که می دید عده ای گرد هم آمده اند و سخن می گویند بی تعارف داخل جمع می رفت و بی هیچ درخواستی سخنان دیگران را قطع می کرد و خود سرگرم سخن گفتن می شد.
ادامه مطلب...ضرب المثل ریگی به کفش داشتن
روزی حاکم به او گفت: قرار است کاروانی از هدایای بسیار گران قیمت به نشانه ی پایان جنگ به کشورمان وارد شود. من به این کاروان اعتماد ندارم. چون سال ها با این کشور در جنگ بوده ایم. شاید آوردن هدایا حیله باشد و نقشه ی شومی در سر داشته باشند.
ادامه مطلب...داستان ضرب المثل با زبان خوش مار را می توان از سوراخش بیرون کشید
در روزگاران گذشته و در روستایی سرسبز مردمانی مهربان در کنار یکدیگر زندگی می کردند و روگار به سر می بردند. عده ای از ایشان که در صحرا با یکدیگر کار می کردند در هنگام ظهر و وقت خوردن غذا کنار هم می نشستند و هرکس با خوشی سفره ی خود را می گشود و نان و پنیر خود را می خورد و کسی را با کسی کار نبود.
ادامه مطلب...داستان ضرب المثل فردا را کسی ندیده است
سال ها پیش مردی چوپان با خانواده اش زندگی می کرد که وضع اقتصادی خوبی نداشتند. روزی از روزها همسر مرد به او گفت که پسرمان به سن درس خواندن رسیده و باید به مکتب برود تا در آینده کاره ای شود ولی مرد به او گفت که درس خواندن پول می خواهد و ما نمی توانیم از پس هزینه هایش برآییم پس بهتر است او را همراه خودم به چوپانی ببرم تا اندکی پول به دست آورد.
ادامه مطلب...داستان ضرب المثل به جمالت نناز به تبی بند است
زیبایی و ثروت یکی از چیزهایی هستند که نمی توان برای همیشه روی آنها حساب باز کرد و فکر کرد که همیشگی و دائمی هستند .
ادامه مطلب...ریشه ضرب المثل بوقش را زدند
در گذشته ای نه چندان دور ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺩ ﯾﺎ ﺯﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺷﺐ ﺍﺯ ﺩﺍﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽﺭﻓﺖ ﺑﺎ ﺁﻫﻨﮓ ﻣﺨﺼﻮﺻﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﻋﺰﺍ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﮐﺮﺩ ﺑﻮﻕ ﻣﯽﺯﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺳﮑﻨﻪ ﺁﻥ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺁﮔﺎﻩ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺻﺒﺤﮕﺎﻫﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻣﺘﻮﻓﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪ .
ادامه مطلب...داستان ضرب المثل کاسه ای زیر نیم کاسه است
ضرب المثل کاسه ای زیر نیم کاسه است به معنای وجود نیرنگ و فریب در کار، در میان مردم به صورت ضرب المثل در آمده و در موارد وجود شبهه ای در کار مورد استفاده قرار گرفت.
ادامه مطلب...داستان ضرب المثل دسته گل به آب دادن
ریشه این ضرب المثل به صورت های گوناگون گفته شده از آن جمله: می گویند اهریمن میان انسان ها دوستی داشت این دوست می خواست برای پسرش زن بگیرد.
ادامه مطلب...داستان اینجا مگر شهر هرت است؟
دیوان بلخ کنایه از هر محضر یا مرجعی است که قضاوتش از روی منطق و عقل و در نتیجه بر اساس حق و عدالت نباشد. جمله ی «مگر اینجا شهر بلخ است؟» درست هم معنی با این عبارت است که می گویند: «مگر اینجا شهر هرت است؟» و چرا راه …
ادامه مطلب...داستان ضرب المثل دنبال نخود سیاه فرستادن
هرگاه بخواهند کسی از مطلب و موضوعی آگاه نشود و او را به تدبیر و بهانه بیرون فرستند و یا به قول علامه دهخدا:"پی کاری فرستادن که بسی دیر کشد."
ادامه مطلب...داستان ضرب المثل ترک عادت موجب مرض است
داستان ضرب المثل ترک عادت موجب مرض است
ادامه مطلب...داستان ضرب المثل شاخ و شانه کشیدن
شنیده اید که می گویند فلانی شاخ و شانه کشید شاید باورتان نشود که معنی این ضرب المثل چیست؟این اصطلاح که در اصل “شاخ شانه کشیدن” است کنایه از تهدید و ارعاب توسط کسی است که برای تامین مقصود خود از هر کاری خودداری نکنداین اصطلاح از میان گدایان ایران وارد زبان مردم و ادبیات فارسی شده است.
ادامه مطلب...داستان ضرب المثل شمشیر از رو بستن چیست؟
این عبارت کنایه از مبارزه آشکار است نه پنهانی. وقتی می گویند فلانی شمشیر را از رو بسته است، یعنی اهل حیله و فریب نیست که شمشیر پنهان داشته باشد و از پشت خنجر بزند بلکه آشکارا مبارزه می کند.
ادامه مطلب...