ما در اتوبوس، مترو، تاکسی، خیابانها، ورزشگاهها، محلهای کار، در شهر یا شعبه، همواره با مردم دور و بر خود نوعی رابطه چشمی برقرار میکنیم.
این رابطه با توجه به فاصلههای ارتباطی که در شمارههای پیشین به آن اشاره کردیم، میتواند صمیمانه، دوستانه و یا در شرایط عادی و بیگانه باشد. این رابطه از طریق دیدن و یا تماس چشمی ایجاد میشود. در فرهنگهای مختلف، ارتباط چشمی میتواند متفاوت باشد. مثلاً در فرهنگ ما، مردم از فاصلههای دور به راحتی به همدیگر نگاه میکنند، لیکن زمانی که به یکدیگر نزدیکتر میشویم، نگاههایمان را به نقاط دیگر معطوف میکنیم.
این فاصله در ایران ۵ تا ۶ متر تخمین زده میشود، اما شرایط در محیطهای دیگر متفاوت است. تماسهای چشمی میتواند حالتهای مختلفی را به طرف ارتباط انتقال دهد. این حالت، شامل اعتماد به نفس، صداقت، صمیمیت و علاقهمندی، بیگانگی، دلخوری، بیتوجهی و کمتوجهی و یا سایر رفتارهاست . هرچند در میان رسانههای غیر کلامی، «چهره انسان» به «دروغگوی بزرگ» مشهور است، اما میگویند چشمها، حالتی دارند که نمیتوانند دروغگو باشند یا میتوان گفت که تماس چشمی، نمیتواند کمترین دروغ را بگوید و در واقع گویاترین وسیله برای آزمون شخصیت فرد مقابل است.
ما در روابط روزانه خود نیز از کلام بزرگانمان به عنوان ضربالمثلها استفاده میکنیم که برگرفته از فرهنگها، رویهها، باورها، نگرشها و …. خودمان است:
«من از چشمانش فهمیدم که موضوعی را از من پنهان میکند».، «چشمان او هرگز دروغ نمیگوید». یا «توی چشمانم نگاه کن بعد حرف بزن». «او با چشمانش به من گفت که…» ، «دروغگویی از چشمانش میبارد».
دنیایی مفهوم در هر نگاه ما نهفته است. شاید یک نگاه از هزاران هزار پیام و کلام گویاتر باشد. پس بشر ذاتاً تا حد بینهایت توانایی برقراری ارتباط را داراست و خداوند این قدرت را به وی داده است که حتی بدون ادا کردن یک کلمه و فقط با یک نگاه، بتواند هزاران پیام را با نوع نگاهش به دیگران انتقال دهد. به راستی چرا از این توانایی در بهبود روشهای ارتباطی روزانه خود استفاده نکنیم؟
نگاه مستقیم به چهره مشتری در محیط اداری مثلا شعبه یک بانک، شاید معانی مختلفی را انتقال دهد. این ارتباط بسته به نوع نگاه، میتواند تفسیر شود. مثلاً نگاه کردن به چشم طرف مقابل معمولاً بیانگر این نکته است که ما، در گفتار و کردارمان صادق هستیم و هیچ موضوع پنهان و پیچیدهای در کار مان وجود ندارد که بخواهیم از دید مشتری پنهان کنیم. بر عکس صحبت با وی، بدون اینکه سرمان را بالا بگیریم و به چهره وی نظر کنیم و تنها گوش بسپاریم تا از خواسته وی مطمئن شویم، اگر چه بعضاً در برخی از کسب و کارهای قدیمی که به روش سنتی اداره میشوند دیده میشود، لکن بسیار ناپسند و نامناسب است.
قطعا نحوه رفتار و نگاه ما هنگام کار با مشتریان یا همکاران یا با خانواده، توجه به آنان، دقت کردن و گوش دادن به درخواستهایشان، شیوه انجام محترمانه خواستههای آنان، میتواند از نکات برجسته و مهمی باشد که به عنوان امتیاز تلقی شده و موجب بهبود روابط و روند کار میشود.
از سری مقالات دکتر مجید مجدنیا