دو نفر عین هم بودند. از دوقلوها هم شبیهتر، اما همدیگر را نمیشناختند. یکی صاحب چند مغازه زنجیرهای بزرگ طراحی و فروش لباس در سراسر دنیا بود و آن دیگری صاحب یک تعمیرگاه بیرونق در گوشهای دورافتاده از شهر.
آن دو نفر برحسب اتفاق با هم روبهرو شدند. بر اثر حادثهای زیر آوار ماندند و هر دو حافظه خود را از دست دادند و امدادگران آنها را با هم اشتباه گرفتند. او که فقیرتر بود را به عنوان صاحب چندین فروشگاه بزرگ به دفتر کارش بردند. و دیگری را که در حقیقت همان ثروتمند بود به عنوان تعمیرکار فقیر به دوستان تعمیرگاهیاش سپردند. بعد از یک سال میدانید چه اتفاقی افتاد؟
آن دو نفر هنوز هم حافظه خود را به دست نیاوردند. در واقع تا آخر عمر نمیتوانستند گذشته خود را به یاد آورند اما او که ذهنی بیبرنامه و نامرتب داشت با وجودی که صاحب ثروتی عظیم شده بود در عرض کمتر از یک سال با بینظمی و بیفکری همه دار و ندارش را از دست داد و صاحب فروشگاه کوچکی در حومه شهر شد و آن ثروتمندی که فقیر شده بود در عرض یک سال همان تعمیرگاه ضعیف حومه شهر را به بزرگترین مجموعه تعمیر و تنظیم خودرو در سراسر کشور تبدیل کرد و تصمیم داشت یک مجموعه زنجیرهای از خدمات و پشتیبانی خودرو را برای چندین خودروساز در چندین کشور برپا سازد.
آنها هردو عین هم بودند، از دوقلوها هم شبیهتر، اما تفاوتی در آن دو بود که میتوانست یکی را از اوج بدبختی به ثروت تضمینی برساند و آن دیگری را از بهترین موقعیت به وضعیت یک فرد مسکین و درمانده با درآمد کم تنزل دهد. این تفاوت همان تفکر موفقیتی است که خیلیها منکر آن میشوند و گمان میکنند چاره کار آنها فقط سرمایه اولیه زیاد است و حمایت و پشتیبانی بیقید و شرط از سوی دیگران.
متاسفانه هنوز هم کم نیستند کسانی که گمان میکنند پول و سرمایه، خوشبختی میآورد و فکر و نظم و برنامهریزی بدون پول و ثروت به هیچ جا نمیرسد. هنوز کم نیستند پدر و مادرهایی که مغرور از ثروتی که برای فرزند خود به ارث میگذارند به او اجازه میدهند یک زندگی بیبند و بار و راحت و بیمسوولیت برای خود بسازد و در آن غوطهور شود.
آنها هیچ نمیدانند که اگر ذهن یک انسان منظم و مرتب نباشد، حتی تمام ثروت دنیا هم نمیتواند او را خوشبخت کند. باید روشها و مهارتهای علم موفقیت را باور کنیم و آنها را با جدیت به فرزندان خود بیاموزیم. تنها در این صورت است که میتوان از آینده آنها مطمئن بود و با خیال راحت آنها را وارد اجتماع کرد و به موفقیت تضمینیشان در هر شرایطی اطمینان داشت. ثروت و پشتیبانی اولیه، فقط راحتی و زیبایی ماشین خوشبختی را افزایش میدهد. استارت و سرعت این ماشین با چیز دیگری است و آن همان علم موفقیت است.
منبع: مجله موفقیت – سهیلا ثقفی