طوفان فکری یا بارش فکری (به انگلیسی: Brainstorming) یک تکنیک خلاقیت فردی یا گروهی است که در طی آن، با جمعآوری فهرستی از ایدهها که خودبهخود توسط اعضا تولید میشود، برای رسیدن به یک جمعبندی در مورد یک مسئله تلاش میشود. این اصطلاح، اولین بار در سال ۱۹۵۸ توسط الکس فیکنی آزبورن در کتابی با عنوان تخیل عملی (به انگلیسی: Applied Imagination) محبوبیت پیدا کرد. آزبورن ادعا کرد که برای تولید ایده، طوفان فکری موثرتر از کار کردن افراد به طور مستقل است؛ هرچند تحقیقات اخیر، این موضوع را زیر سؤال بردهاند. امروزه از این اصطلاح، برای اشاره کلی به تمام انواع جلسات ایدهپردازی استفاده میشود.
بخش قابل توجهی از موفقیت شرکت های خصوصی، که این روزها قدرت شان از اغلب دولت های جهان بیشتر است مدیون استفاده از Brainstorming می باشند.
جلسات مداوم مشاوره در بخش های متفاوت یک شرکت تجاری برای پیشبرد هر پروژه و حل مشکلات احتمالی و یافتن ایده های بکر و بررسی آنها … می تواند جزئی از اهداف Brainstorming باشد.
در فارسی و جستجوی اینترنتی یا شاهد ترجمه های دادگستری گونه نظیر طوفان فکری، بارش فکری هستیم و یا ترجمه های مفهومی نظیر نظیر رای افکنی، اندیشه گشایی، تبادل اندیشه، مشکل گشایی، فکر بکر ناگهانی و … برایش ایجاد شده است.
چهار قاعده اساسی
چهار قاعدهٔ اساسی که باید در طوفان فکری رعایت شود به شرح زیر است. رعایت این قواعد، منجر به همافزایی در گروه میشود که نهایتاً باعث بروز خلاقیت در اعضای گروه میشود. بر این اساس، محدودیتی برای مطرح کردن ایدهها وجود نخواهد داشت و طی یک فرایند طبیعی و بدون دخالت بیرونی، جمع مستمراً به ایدههای بهتر دست خواهد یافت.
تمرکز بر کمیت
هرچه تعداد ایدههایی که تولید میشوند بیشتر باشد، احتمال دست یافتن به یک راهحل اساسی و اثربخش بیشتر است.
اجتناب از انتقاد
اگر در مواجههٔ اولیه با یک ایده، به جای انتقاد از آن، به توسعه و بهبود آن فکر کنیم، یک جو مناسب برای تولید ایدههای غیرمعمول فراهم میشود؛ و همچنین باعث باز شدن فکر افراد میشود و استفاده از این متد سبب ایجاد دامنه زیادی از راه حلهای باورنکردنی میشود.
استقبال از ایدههای غیرمعمول
ممکن است ایدههای غیرمعمول رویکردهای جدیدی را به مسئله فراهم کنند و منجر به راهحلهای بهتری نسبت به ایدههای معمول شوند.
ترکیب و بهبود ایدهها
میتوان با ترکیب دو ایدهٔ خوب، به ایدهای بهتر رسید که از هر دو ایدهٔ قبلی کاملتر باشد.
کاربرد و اهداف طوفان ذهنی
- توانمندسازی نیروی انسانی و آموزش
- اولویتبندی مسائل و مشکلات (افزایش تولید، کاهش هزینهها، افزایش کیفیت، انگیزه، فروش و…)
- انتخاب بهترین راه حل
- افزایش قدرت ابتکار و خلاقیت در نیروی انسانی
- افزایش انگیزه در کارکنان
- ایجاد کار تیمی و مدیریت مشارکتی
- بدست آوردن ایدههای بزرگ
توسعه روزافزون شرکت های تجاری و رقابت عظیمی که در بازار داخلی و جهانی وجود دارد و از همه مهمتر، تلاش بی وقفه برای ارائه خدمات سریعتر، بهتر و ارزانتر باعث شده است جلسات « آزمایش ایده ها» بیشتر از پیش اهمیت پیدا کند.در دنیای تجاری غرب، بحث در باره اصول و اهمیت این تکنیک مفید همچنان ادامه دارد. برای مثال یکیاز مجلات اقتصادی معتبر این اواخر از مسئولین 50 شرکت خصوصی خواسته است نظرشان را در باره قوانین و اصول Brainstorming یا « آزمایش ایده ها» را از دید خود شرح دهند.
منبع:ویکی پدیا