اما دست دادن با شغل افراد نيز ارتباط دارد. به طور مثال بسياري از ورزشكاران هنگام دست دادن نيرو و قدرت خويش را كنترل ميكنند، در نتيجه به آرامي دست ميدهند. هنرمندان چيرهدست و ماهر، نوازندگان و جراحان نيز مراقب دستهاي خود بوده و به آنها حساسند و در محافظتشان ميكوشند. دست دادن ديپلماتيك هم خاص سياستمداران است كه اين از خصوصيات بارز آمريكاييان است. اين نوع دست دادن به ويژه طي مبارزات انتخاباتي توسط كانديداها و يا ملاقاتهاي رسمي سران و وزيران ديده ميشود.
شكل معمول آن گرفتن شانه يا بازو با دست چپ هنگام دست دادن، امري معمول است. تهنيت و درود دو دوست قديمي به اين شكل پذيرفتني است، اما براي بسياري از افراد در مواجهه با كساني كه آشنايي چنداني با آنان ندارند، اينگونه دست دادن ناخوشايند است آنان اين امر را به عنوان حركتي تظاهرآميز و رياكارانه تلقي ميكنند، اما هنوز بسياري از سياستمداران به انجام اين عمل اصرار ميورزند.
همچنين آداب و رسوم دست دادن در كشورها و فرهنگهاي مختلف متفاوت است. فرانسويها درست مثل ما در هنگام ورود و خروج با يكديگر دست ميدهند. آلمانيها تنها يك بار با هم دست ميدهند. برخي از آفريقاييها پس از هر بار دست دادن، بشكن ميزنند كه حاكي از رهايي و آزادي است. مردم برخي از كشورها هم دست دادن را خوب نميدانند. آمريكاييها خيلي محكم دست ميدهند كه احتمالا از رقابتهاي سنگين جسمي مانند كشتي سرخپوستان نشات گرفته است. پيچيدهترين شكل دست دادن را سياهان آمريكايي دارند كه عملا شامل چند عمل پيچيده است.
دست دادن شكل تكامل يافتهاي از ارتباطات غير كلامي است كه طي ساليان سال به نمادي جهاني در ارتباطات بدل شده است. مثلا بالا نگه داشتن دو دست كه دلالت بر همراه نداشتن سلاح دارد، بعدها به درود و تهنيت و صلحطلبي در ابتداي خوشامدگويي بدل شده است. روميها با الهام از اين عمل دست بر سينه ميگذاشتند. آنها حتي به جاي دست دادن، بازوهاي هم را ميگرفتند. دست دادن امروزي نشانهاي از خوشامدگويي و پذيرايي است. تماس كامل دو كف دست، بيانگر صميميت و حاكي از يكرنگي و يكي بودن است.
فرزانه روستايي
منبع: اينترنت