در گذشته سبیل بعضی از مردها اعتبار داشت زیرا با گرو گذاشتن یک تار مو سبیل میتوانستند وام بگیرند. البته اعتبار سبیل، به صاحبش بود نه به موی سبیل.
و اما داستان ضرب المثل سبیل گرو گذاشتن:
مثلا روزی شخص معتبری نزد یکی از افراد سرشناس شهر رفت و تقاضای مبلغی وام کرد. چون ودیعه ای نداشت وام دهنده از او یک تار سبیل به جای ودیعه درخواست کرد.
آن مرد شانه از جیبش در آورد و با احتیاط یک تار مو از سبیلش کند و لای پارچه ای تمیزی گذاشت و تحویل داد و وام را گرفت. مردی بیکاره و مفت خور ناظر جریان بود.
چون دید با یک تار مو کلی پول گرفته شد، او هم نزد مرد سرشناس رفت و با کندن بخشی از سبیلش درخواست وام نمود. آن مرد سرشناس به او گفت تو که به سبیل خودت رحم نکردی، چگونه به پول من رحم خواهی کرد؟ ! آن سبیلی را که گرو میگیرند این سبیل نیست.
از آن پس این ضرب المثل در زمانهایی که به خاطر اعتبار و شهرت شخصی، کاری انجام میشود، در میان مردم استفاده می شود.
(برگرفته از کتاب قند و نمک)
برای دیدن لیست ضرب المثل ها روی عکس زیر کلیک کنید: