قالب وردپرس افزونه وردپرس
Home > سرگرمی > ضرب المثل > داستان ضرب المثل به خاک سیاه نشستن

داستان ضرب المثل به خاک سیاه نشستن

عبارت بالا کنایه از بدبختی و بیچارگی است که در وضعی ناگهانی دامنگیر کسی شود و آدمی را از اوج عزت و شرافت به نهایت بدبختی  و بیچارگی بیندازد و مال و منال و دار و ندار را یکسره از دستش بگیرد. در چنین موردی تنها عبارتی که می تواند شرح  حال آن فلک زده را توصیف کند ضرب المثلی است گفته می شود:« فلانی به خاک سیاه نشسته» و یا به عبارت دیگر:« فلانی را به خاک سیاه نشانده اند.»

داستان ضرب المثل به خاک سیاه نشستن

به طوری که صاحب معجم البلدان نقل کرده، در نزدیکی بیت المقدس و شش میلی شهر رمله منطقه ای است به نام عمواس که:« طاعون معروف سال هیجدهم هجری در روزگار خلافت عمر در این ناحیه پدید آمده بود و از آنجا به دیگر نواحی شام سرایت کرد. تعداد تلفات این طاعون را بیست و پنج هزار تن نوشته اند.»

در این طاعون که به نام عمواس خوانده شده جمعی از اصحاب پیغمبر (ص) به اسامی ابو عبیده جراح و معاذبن جبل و یزیدبن ابی سفیان نیز هلاک شدند ولی عمر عاص  چون وضع را وخیم دید با بسیاری از نزدیکان خویش از منطقه عمواس گریخته جان سالم به در بردند.

سال مزبور را عام الرماد، یعنی: سال خاکستر هم نام نهادند و در این زمینه صاحب کتاب عجایب المخلوقات می نویسد:
« … و بعد از آن عام الرماد. در آن سال خاک سیاه ببارید و بیست و پنج هزار آدمی درین سال بمرد. و این خاک در صحرا و در خانها و حجر ها ببارید، تا مرد از جامه خواب بر خاستی بر خاک سیاه بودی. آن را عام الرماد گفتند.»

دیدگاهتان را بنویسید