ضربالمثل سرکه نقد به از حلوای نسیه ، به این معناست که هر چیزی نقد به دست ما برسد، هرچند کم و ناچیز خیلی بهتر از چیزی است که با وعده و وعید زیاد به دست ما برسد، هرچه قدر هم که با ارزش باشد.
ضرب المثل های مترادفی که با ضربالمثل سرکه نقد به از حلوای نسیه در «امثال و حکم» مرحوم علی اکبر دهخدا آمده است، عبارتند از: «سیلی نقد به از حلوای نسیه» و «سیلی نقد از عطای نسیه به».
عبارت های مترادفی نیز در مراودات روزانه به کار می رود، مثل «حال را بچسب، فردا را کسی ندیده است» و امثال این.
طبیعتا حلوا از سرکه بسیار خوشمزهتر و بهتر است. اما شاید در مواقعی گرفتن آنی و در لحظه سرکه ترش خیلی بهتر از منتظر ماندن برای دریافت حلوای شیرین باشد.
شاید در نگاه اول این نقدی که به دست میآید ارزشش به اندازه آن نسیه نباشد، اما همین که آدمی از بودنش اطمینان حاصل میکند خود دلیل بر برتری نسبی آن هست. چرا که شما در لحظه این نقد کم ارزش را داری اما هیچ جای اطمینانی وجود ندارد که آن نسیه با ارزش را در آینده داشته باشی.
شاید بشود ضربالمثل «کاچی بهتر از هیچی» را به نوعی معادل با این ضربالمثل دانست. یا این عبارت تمثیلی که میگوید: «گنجشکی که به دست است بهتر از باز پریده است».
دو کلمه «نقد» و «نسیه» ما را به یاد تصویری می اندازد که شاید هنوز هم در برخی مغازه ها دیده شود:
تصویری است دو قسمتی، بخشی از آن تصویر مردی است میانسال، چاق و چله با سر وضعی آراسته و لبانی خندان و در کنارش اجناسی چیده شده به طور منظم، زیر این بخش از تصویر این عبارت به چشم می خورد: «عاقبت نقدفروشی».
بخش دیگری از تصویر، مردی را نشان می دهد با سر و وضعی آشفته، صورتی پریشان، لباس مندرس و در کنارش سفته هایی مچاله شده که چند موش مشغول جویدن آن ها هستند. زیر این بخش از تصویر این عبارت به چشم می خورد:«عاقبت نسیه فروشی».
«نقد» و «نسیه» چنین تصوری در ذهن مردم درست کرده است. در این قالب همواره نقد بهتر از نسیه است ولو این که سرکه نسیه باشد و حلوا نقد؛ سیلی نقد باشد و عطا نسیه.
برای دیدن لیست ضرب المثل ها روی عکس زیر کلیک کنید: