اخلاق کار به عنوان یکی از زمینه های دانش مدیریت به شمار می رود؛ مخصوصاً از زمان تولد نهضت مسئولیت اجتماعی در دهه ۱۹۶۰٫ در این دهه نهضتها و جنبشهای آگاهی بخش اجتماعی توقعات مردم را از شرکتها بالا برد.
مردم به این عقیده رسیده بودند که شرکتها باید از امکانات وسیع مالی و نفوذ اجتماعی خود برای رفع مشکلات اجتماعی نظیر فقر، خشونت، حفاظت از محیط زیست، تساوی حقوق، بهداشت و سلامت همگانی و بهبود وضع آموزش استفاده کنند. بسیاری از مردم ادعا می کردند که چون شرکتها با استفاده از منابع کشور به سود دست می یابند لذا به کشور مدیون بوده و برای بهبود وضع اجتماع باید کوشش کنند.
بسیاری از محققان، مدیران و مدارس بازرگانی این تغییر و تحولات را درک کرده و لذا در برنامه ریزیهای خود و نیز درعمل کلمه ذینفعان را که شامل جامعه ای وسیع تر اعم از کارمندان، مشتریان و تامین کنندگان می شود جایگزین کلمه سهامداران کرده اند.اخلاق کــار همــانند دیگر رشته ها و زمینه های مدیریت به دنبال یک نیاز به وجود آمد.
با پیچیده تر و پویاتر شدن تجارت، سازمانها فهمیدند که به راهنمائیهایی جهت انجام کارهای صحیح (ازنظر اخلاقی) و پرهیز از کارهای غلط و مضر برای دیگران نیاز دارند و لذا اخلاق کار متولد شد.از آنها مواجه هستند مانند تعارض منافع، استفاده نـاصحیح از منابع و نقض قراردادها و موافقتنامه ها.
فواید مدیریت اخلاق در محیط کار
۱ – توجه به اخلاق کار به بهبود اساسی اوضاع برخی جوامع انجامیده است.
۲ – برنامه های اخلاق باعث می شود که در شرایط آشفته، سازمان عملکرد اخلاقی خود را حفظ کند.
۳ – برنامه های اخلاق باعث شکل گیری کــارهـای گروهی قوی و افزایش بهره وری می شود.
۴ – برنامه های اخلاق باعث رشد و بالندگی کارکنان می شود.
۵ – برنامه های اخلاق ما را از قانـونی بودن خط مشی های سازمان مطمئن می کند.
۶ – برنامه های اخلاق باعث جلوگیری از عمل مجرمانه اهمال می شود.
۷ – برنامه های اخلاق به مدیریت ارزشهای مطرح در مدیریت کیفیت، برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت تنوع کمک می کند.
۸ – برنامه های اخلاق به ایجاد تصویری مثبت از سازمان در نزد مردم
کمک می کند